من معتقدم وازه ها و کلمات بار معنایی دارند . این را دیر متوجه شدم اما همین جا استپ میکنم خودم را در آغوش میگیریم و میگوییم ناهید ، ناهید من میخواهم بدانی همین الان که دارم اشک میریزم و برایتان مینویسم به تو میگویم ازتو ممنونم ، هیچ کس جز تو نمیداند چه رنج هایی در درونت داری چه زخم هایی خوردی ، هیچ کس نمیداند در آن روزهای بعد از جدایت آن هنگام که همه در تلاش بودند تورا به هر طریقی به زمین بیندازند آجا که هیچ کس نبود از تو حمایت کند تسلیم نشدی، هیچ کس نمی داند آنجا که با کودک دومته خودت در اوج افسردگی از سمت عزیزترین افراد زندگیت چه حرف هایییرا شنیدی و اما باز هم تسلیم نشدی . من امروز میدانم تمام آن افراد همه خود در درونشان غرق در ترس ها و افکاری بودند و کماکان هستند به تو تبریک میگویم که همه را بخشیدی من بزرگ ترین نقطه قوتم در زندگی تسلیم نشدن است. این را هنگامی فهمیدم که در اوج دره عمیق ناامیدی در تاریک ترین روزهای عمرم آنجا که تنهایی را از درون سلول هایم میفهمیدم، متوجه شدم .

قوی ترین ابزار انسان

شاید برایتان خنده دار باشد اگر بگوییم قوی ترین ابزار تو همان نقطه ضعفی است که در درونت می باشد. انسان ها اغلب زمانی که در اوج ناامیدی و رنج برسند ، آنجا که تمام امیدشان را از دنیای بیرون قط کرده باشند به سراغ شناخت خودشان می روند. و آنجاست که متوجه میشوند آنقدرها هم که فکر میکردند ضغیف و ناتوان نیستند، آنجاست که متوجه میشوند آنها افکاری که هر روز در ذهنشان برایشان داستان تو زشتی، تو نمیتوانی، تو چاقی، تو شکست میخوری نیستند، آن ها حرف هاییکه در طول روز از سمتاطرافیانشان می شنوند نیستند . ما تمام ما انسان ها پتانسیل هایی داریم که در درونمان جایی در گنجینه قلبمان مخفی شده و منتظر ماست که برویم سراغش بیرون بیاوریم و از آن استفاده کنیم.

اقدامک: یک لیست تهیه کنه و در آن نقطع ضف هایت را بنویس. لیست دیگری تهیه کن و نقاط قوت خودت را در آن بنویس

چگونه از نقطه امن خود بیرون بیاییم؟

تنها فردی که میتواند به ما کمک کند، تنها فردی که میتواند برای ما تصمیم بگیرد از نقطه امن خود خارج بشویم یا نشویم فقط و فقط خود ما هستیم. زمانی که دچار روزمرگی میشود زندگیمان، زمانی که آن قدر زیر بار رنج های زندگی هستیم که تنها راه چاره و تنها راه درمان فقط و فقط رهایی از وضعیت موجودمان است. میدانید رهایی از رنج و نقطه امن دقیقا شبیه واکسن میماند برای بیماری واکسن همان بیماری ضعیف شده ای است که وارد بدن می شود تا هنگام ورود بیماری بدن راه مقابله با آن را بداند و در نهایت کم تر آسیب ببیند. خروج از نقطه امن هم واکسن هایی دارد :

داشتن برنامه ریزی منظم

داشتن هدف خوب در زندگی

شناخت بیشتر خود

که همه این ها مستلزم آموزش دیدن ، اقدام کردن و مستمر ادامه دادن می باشد.

زمانی که ما خور را بهتر بشناسیم علاوه بر این که اعتماد به نفس بالاتری پیدا میکنیم میتوانیم اهدافی که هم راستا با شخصیت مان است بگذاریم و در مسیر رسیدن به اهداف لذت ببریم. ضمن این که آرام آرام از ناحیه فرسودگی و امن خود خارج می شویم و به سمت رشد و ورژن بهتر از خودمان سیر میکنیم.

اقدامک: همی جا برای خودت بنویس فکر میکنی از یک تا ده چقدر خودت را میشناسی. و در ازای نمره ای که میدهی با جزئیات خصوصیاتیکه فکر میکنی داری را برای خودت مکتوب کن.

آقای استیفن کاوی در مورد تغییر کردن انسان و اطلاع پیدا کردن خود از این که در کدام ناحیه هستیم صحبت میکندو به طورر خلاصه ما انسان ها در طول زندگی خود در دو ناحیه کلی سیر میکنیم .یا در ناحیه خود کنترلی هستیم و یا در ناحیه نگرانی. افراد موفق تمام انرژی و فوکوس خودشون رو روی ناحیه اول یعنی خود کنترلی میزارن چون تماما تحت اختیار خودشون هستش. در ناحیه دوم رفتارهای دیگران با ما، هست که تحت کنترل ما نیست اما نحوه تعامل ما با اون تحت کنترل مستقیم ما هست.

چگونه تمرکز خود را در هنگام تغییر افزایش دهیم.

یکی از موارد مهمی که اگثر انسان ها از جمله خود من از آن بیخبر بودم و سالها بدنبال گشف آن در افراد موفقی که توانسته بودند تغییر کنند و از ناحیه امن خود بیرون بیایند شدم کنترل توجه بود. ما انسان ها یادگیرنده های در حال تکامل هستیم که چه بخواهیم و چه نخواهیم به واسطه دنیا مجبور و محکوم به تکانل و رشد هستیم.

منظور من از تمرکز چیست؟

تمرکز تنها چیزی است که انسان آن را برخلاف باور هایی که دارد کاملا تحت کنترل خود دارد. شاید همین الان با خود بگویید من بارها تلاش کرده ام که متمرکز روی کاری شوم اما نمی توانم . منظور من از تمرکز توجه شماست. آری توجه من و تو کاملا تحت اختیار ماست و این یکی از بزرگ ترین نعمت هایی است که ما یادگیرنده های درحال تکامل داریم و از آن بیخبریم و ناآگاهانه از آن استفاده میکنیم.

تمرگز چه چیزی نیست؟

تمام تلاش خود را کردن برای حفظ انجام کاری یا به اصطلاح زور زدن برای نجام یه کار نیست. دنیای امرو قصد دارد آگاهانه یا ناآگاهانه تمام توجه ما را به جهان در حال تکامل سوق دهد و من و شما که غرق در آن می شویم را به سمت سطح برده و روزی به حود ماییم و میبینیم که هشتاد سال گذشت از عمرمان و ما همچنان در آرزوی رویاهای نرسیده خود و در حسرت عمری که گذشت هستیم.

برخلاف آن چه تصور میکنیم آن قدر ها هم متمرگز شدن سخت نیست کافیست به درک اصلی برسیم که چرا باید روی این کار تمرکز کنیم. به یاد جمله نیچه که میگوید اگر چرایی چیزی را پیدا کردی با چگونگی آن کنار میایی .

چرا تمرکز این روز ها بسیار مهم است؟

تمرکز هر جایی که برود، انرژی تو آنجا می رود و هر جا انرژی تو برود همان جا آفرینش اتفاق می افتد. از همین جمله میتوانیم متوجه بشویم که تمرکز تا  چه اندازه اهمیت دارد و چه نقش بسزایی در زندگی و کار و حتی درون ما دارد. اگر دقت کرده باشید هر زمان هم که میبینیم فردی در کاری موفق شده متوجه میشویم که تمرکزش تماما روی آن کار بوده است. در حیطه تغییر نیز تمرکز به شدت مهم است. این که تو متوجه بشوی تمرگزت کجاست؟

چگونه تمرکز خود را افزایش دهیم؟

1. آگاهی پیدا کنید توجهتان الان کجاست؟
2. ارزش هایتان را پیدا کنید.
3. در راستای ارزش هایتان برای خود هدف تعریف کنید.
4. با تعریف هدف  زندگی شما معنا پیدا میکند و حالا میتوانید تمرکز و توجهتان را معطوف به کاری کنید که نه تنها شما را موفق میکند بلکه حالتان نیز خوب می شود.