تغییری که همیشگیست.
یادم میاید همیشه زمانی که کودک بودم زمانی که مسافت بین شهر کوچک خودمان و شهر بزرگ را طی میکردیم درتمام طول جاده به رویا هایم در بزرگ سالی فکر میکردم. وقتی بزرگ شدم با چه ظاهری هستم، چه لباس هایی شیک برتن دارم، چه جایگاه اجتماعی عالی دارم، چقدر روان انگلیسی صحبت میکنم و زندگی سراسر بهشت است ! اما زمانی که پا در عرصه خود شناسی و رشد فردی و تغییر گذاشتم متوجه شدم ما همه مسافرانی هستیم در این دنیا که مسیر و جاده بی انتهاست و ما هر لحظه در حال رانندگی هستیم تا زنده ایم….
همیشگی بودن تغییر یعنی چی؟
همیشگی بودن همان طور که از نامش پیدست یعنی تا ابد اما این یعنی هر ثانیه انسان باید تغییرکند؟ پس ثبات چه می شود؟ واقعیت این است که انسان ها در طول زمان تاحدودی تغییر میکنند اما تغییری سطحی و ناپخته. تغییری که تا اینجا از آن صحبت کردم تغییر درونی که محصولش تغییر نگرش انسان به دنیا و جهان و اطرافیان است و رسیدن به رویاها و اهداف . انسان برای ماندن در مسیر تغییر و تحول نیازمند داشتن هدف و رویا در زندگیست.
رویا و اهداف .
زمانی که صحبت از هدف و رویا میشود اولین چیزی که هر انسانی به ذهنش میرسد احتمالا با رویاها و اهداف بی پروا و بزرگ کودکیش فرسنگ ها فاصله دارد چرا که هر چه بزرگ تر شدیم به این باور بیشتر والدین و اطرافیان و مدرسه همه مهر تایید زدند که انسان بسته به جایی که متولد شده، فرهنگ و جامعه ای که بزرگ شده باید فکر کند، و میتواند برسد . پس آن رویاها را در شیشه ای کردیم و درش را بستیم و از بیرون هر روز به آن ها نگاهی کردیم اما هر بیشتر گذشت شیشه را در جایی مخفی کردیم که نبینیم!
اما واقعا اهداف و رو یا ها چگونه هستند؟
آیا انسان بدون هدف میتواند زندگی کند؟
اصلا چگونه هدف بگذاریم؟
چه اهدافی مفید هستند؟
من هم اکنون چه هدفی در زندگی دارم که حاضرم برایش با تمام وجودم از خوشی های لحظه ای بزنم تا بتوانم به آنها برسم؟
چراهدف به ما در مسیر تغییر کمک میکن؟
واقعیت این است که هر روزی که در زندگی انسان با بگراندی از یک تصویر ذهنی بزرگ که از دور به آن بنگرد و حالش را در اعماق وجودش خوب کند بیدار شود آن روز احساس بهتری دارد. داشتن هدف انسان را از چرخه تکراری روزمره و افسردگی که ناشی از فرسودکی انسان در بازه ای از زندگی انسان است رها میکند . داشتن هدف در زندگی شبیه قمقمه آبی است که انسان در طول مسیر سفر به همراه خود دارد و هر زمان که تشنه است کافیست جرعه ای از آن را بنوشد تا بتواند ادامه مسیر را طی کند. اما منظور از هدف تنها رسیدن به یک عامل بیرونی نیست. مثلا خیلی از ما همین الان شاید هدف داریم هدفی مانند یک خانه بخریم، یک ماشین بخریم . هدفی که میتوانیم به آن برسیم اما بعد از مدتی آن چیز کاملا برایمان عادی میشود و دوباره باز میگردیم به همان چرخه تکراری روزمره
همین الان فکر کنید چه اهدافی بودند که شما قبل ار زسیدن به آنها فکر میکردی وقتی به آن برسید دیگر همه چیز متفاوت خواهد شد اما بعد از رسیدن به آن دیدی که در بهترین حالت بعد از دو یا سه ماه مجددا وضعیت درونی شما به حالت قبل برگشت.
لیست آن ها را بنویسید. مانند: خرید خانه، خرید ماشین، ازدواج با فرد مورد علاقه، قبول شدن در دانشگاه و………..
چطورمیتوان اهدافی درست گذاشت؟
واقعیت این است که هیچ انسانی نیست که در زندگیش نخواهد موفق شود، اما مهم تر از آن این است همین الان از خودت بپرس من حاصزم برای رسیدن به زندگی متفاوت از این چه بهایی پرداخت کنم؟زمانی که شما حاضر باشید بهای چیزی را پرداخت کنین پس حالا برای مشخص کردن آن هم اقدامی انجام میدهید. هدفی که در مسیر ارزش های ماست.
ارزش چیست؟ ارزش ها همان رفتارهایی هستند که اگر ما آن هارا در طول مسیر زندگی ، رفتار کنیم حال دلمان خوب است. ارزش ها همان قطب نمای درونمان هستند که زمانی که در سفر زندگی مقصد را گم میکنیم و از مسیر اصلی منحرف میشویم دقیقا شبیه نقشه راهنما به ما کمک میکندد تا به مسیر اصلی باز گردیم و خیالمان از به مقصد رسیدن راحت شود.
اگر ما هدفی انتخاب کنیم که هم راستا با ارزش هایمان باشد دقیقا همان هدف هم ارزشمند میشود و هم سوختی برای ماشین در حال حرکت ما در طول مسیر
مثلا یکی از از ارزش های خود من آموزش دیدن است. دقیقا هنگامی که حتی حالم خوب نیست اگر یک آموزش خوب ببینم دقیقا تاثیر آن را روی خودم احساس میکنم. هدفی که هم راستا با ارزش هایمان است ، مانند چراغ قوه ای است که در شب تاریک تا چند متر جلوترمان را روشن میکند.
نکته هایی برای گذاشتن اهداف درست:
- هدف بزرگ را تبدیل به اهداف کوچک کنیم.
- هدف با این نیت بگذاریم که قرار است در طول مسیر از آن لذت ببریم نه صرفا هنگام رسیدن به آن
- مشتاق و علاقه مند به آن هدف باشیم.
- حاضر باشیم بهایش را بپردازیم
- حواسمان باشد که در راه رسیدن به هدف ما همه چیز را نمیدانیم و با برداشتن هر قدم فقط کافیست قدم بعدی خو را بدانیم.
- پیوسته بودن و مدامت درراه رسیدن به اهداف بشدت مهم میباشد.
سخن پایانی: در راه تغییر زمانی که انسان به عظمت و بزرگی وجود خودش پی می برد، با آگاهی و شناخت ارزش هایش اهدافی تعیین میکند تا بتواند آرام آرام از نقطه امن خودش خارج گردد.
تکلیف: ارزش های خود را در زندگی پیدا کنید. و در راستای آن ها هدفی برای خود انتخاب کنید. حالا آن هدف بزرگ را به ریز اهداف کوچک تقسیم بندی کنید . و منتظر شکست در راه باشید ناامید نشید چون مشخص نبودن مسیر اهداف و کسب تجربه از شکست ها یکی از فاکتورهای قطعی مسیر است.
دیدگاهتان را بنویسید