رشد فردی چگونه می تواند آغاز شود؟
گاهی اوقات هنگامی که میخواهیم تصمیم بگیریم درمورد یک موضوعی که به ظاهر جدیداست احساسی در درونمان فریاد میزند که من میدونم تهش چی میشه . گویا از یک قطعیت غیر قابل توصیف و کاملا شهودی حرف می زند. و اتفاقا در پایان نتیجه را هم در اکثر مواثع درست پیش بینی می کند.
اما آیا این موضوع صحت دارد؟
آیا احساس درونی ما که نتیجه را با قاطعیت خاصی بیان میکند درست می گوید؟ واقعیت این که احساسات انسان ها ریشه در پیش بینی سلول های مغزی مادارد ، سلول هایی که انعطاف پذیری بالایی دارند و هر بار اتصالشون خود را با واقعیت اصلاح میکنند.
این اتفاق چگونه رخ می دهد؟هنگامی که که یک رویدادی رخ میدهد ونتیجه ای حاصل میشود مغز آن را ثبت میکند حالا زمانی که دوباره آن رویداد تکرار می شود نتیجه حاصل شده ثابت هست ، سلول های عصبی دوپامین متوجه الگو موجود در این رویداد و نتیجه ثابتش میشوند: اگر این….. آن گاه این…… .
شبیه آزمایش معروف پاولف:
سگ شرطی شد یک سگ که در جعبه ای بود و با صدای زنگوله غذا بیرون جعبش قرار می گرفت . و این اتفاق چند بار تکرار شد حالا صدای زنگوله برای مغز سگ نشانه غذا بود حتی زمانی که صدای زنگوله به گوش سگ می رسید او بیرون می آمد. اما نشانه ای از غذا نبود .
پس الان سلول های دوپامین در مغزسگ صدای زنگوله را نشانه غذا می دانند . و هر بار با شنیدن صدای زنگوله به فرض رسیدن به غذا بیرون می آیند. شبیه سرباز هایی که آموزش دیدند و منتظرهستند یک نشانه از دشمن را مشاهده کنند تا سریع واکنش نشان دهند.
چرا نیازهست ما الگوهای تکراری رادر زندگیمان پیدا کنیم؟
ا- به شناخت بیشتر ما از خودمان کمک میکند.
انسان هر اندازه خودش را بیشتر بشناسد عملکردی متفاوت تر دارد و حالش با خودش بهترمی باشد.
2-در روابطمان بسیار بهتر عمل می کنیم.
روابط ما مستقیما برگرفته از رفتارهای ما می باشد.. و در بررسی رفتارهای ما عومل متعددی نقش دارند که یکی از مهم ترین آن ها ها همین شناسایی الگوهای تکراری زندگی ما می تواند باشد.
3-انتخاب های مناسب تری خواهیم داشت.
هنگامی که انسان به سطحی از شناخت درباره مساله خود می رسد حالا با نگرشی متفاوت می تواند به مساله نگاه کند و تصمیم بگیرد.
4-رضایت از زندگیمان بشدت افزایش پیدا می کند.
درون تمام ما انسان ها بدنبال خوشنودی و شادی و حال خوب و موفقیت است. زمانی که ما نگرشمان نسبت به مسائل تغییر کند ناخود آگاه سوال هایمان نیز تغییر خواهد کرد و مسئولیت پذیرتر خواهیم شد. حالا قبل از مقصر دانستن دیگران با رشد و توسعه خود بدنبال حل مساله در خودمان می گردیم. و می دانیم که برای هر مساله ای جوابی جود دارد.
5-در شغل و بیزینسمان موفق تر خواهیم بود.
من ازنزدیک رهبران و مدیران نسبتا زیادی را دیده ام که هنگامی که آن هارا کوچ کرده ام ناگهان در آگاهی ها ی گم شده خود ، خودشان به مساله های تکراری در زندگی رسیده اند و خود غافل از آن . و به میزانی که آن مسائل را انسان آگاهانه می شناسد حالا حس متفاوت تر و در پی آن رفتاری متفاوت تر آمیخته با درصد بالایی ازمسئولیت پذیری بیشتر خواهد داشت. .و حالش بهتر خواهد بود.
ارتباط الگوی تکراری با رشد فردی چیست؟
الگوهای تکرار شونده ناخوشایند در زندگی ما بعلت نهادینه شدندر رفتار و طرز فکری اشتباه در انسان شکل گرفته و به وجود می آیند.
حالا انسان ناآگاه و بی خرد که این داستان را نمی داند در پی راهی برای حل آن است. ما با شناخت این مساله می توانیم به نفع خودمان استفاده کنیم . و شناخت این مساله تنها با رشد شخصی ما، بدنبال آگاهی رفتن و ساختن رفتارهای جدید در انسان امکان پذیر می باشد.
اگر نسبت به رویدادی احساس بدی داریم و آن رویداد مدام درزندگیمان تکرار شده بهتراست ازآن درس بگیریم قدری صبر کنیم و احساسات ر نادیده نگیریم و بدنبال علت اصلی این اتفاق تکرار شونده در زندگی خودمان باشیم.
برای آگاهی این سوالات رو از خودت بپرس:
آیا این اتفاق برای من درسی به همراه دارد؟ چه چیزی در این اتفاق تکراریست؟ هنگام مواجه با این اتفاق من چه رفتلاری از خود نشان می دهم؟ آیا نتیجه برای من تکرار شونده است؟
اولین گام جهت قدم در مسیر چیست؟
آگاهی از شرایط موجود وضعیت فعلی خود و آگاهی از الگوی زندگی و خواستن جهت تغییر و بهبود شرایط فعلی جهت رسیدن به اهداف و رضایت در زندگی این که ما بدانیم در کجای جاده زندگی هستیم بشدت مهم است. این که متوجه بشویم چرا تا الان آن مسافتی را که می توانستیم با سرعت بیشتری طی کنیم ، طی نکردیم مهم است. این که خطای خود را جهت بهبود ادامه مسیر جهت طی کردن با سرعت بیشترشناسایی و ترمیم کنیم بسیار مهم و مستلزم بررسی بیشتر روی وضعیت کنونی مان است.
بسیار بسیار مهم این که :سلول های ما مدام نیازمند آموزش و بازآموزی هستند. از آن جهت که یکی از 12 کارکرد اجرایی مغز انسان انعطاف پذیری یعنی خاصیت الاستیسیته بودن و تغییراست ؛ این امر فقط و فقط با رشد فردی ما که آغازش باآگاهی، یادگیری ، آموزش و تمرین و ممارست در آن هست امکان پذیر هست.
سخن آخر
یک راه کار عالی برای این که بتوانیم به پیش فرض های ذهنمان اعتماد کنیم و بفهمیم کجاها درست می گوید این که به طور آگاهانه خطاها رو مورد بررسی قرار بدیم. و از اشتباهات قبلی درس بگیریم تنها با این راهکار، سلول ها ی ما حاضر میشوند مسیر عصبیشان را تغییر بدهند و ما در مسیر رشدو آگاهی و زندگی بهتر قدم برداریم.
دیدگاهتان را بنویسید